نجوا با امام عصر عجل الله تعالی فرجه ۳۰

حسینیه شیخ عباس میرزایی| خادم الحسین علیه السلام | قم ۱۴۰۳

نوحه سُرای حریم قدس، تو هستی
مویه کُنانند انبیا و ملائک


مهدیِ صاحب زمان، یگانه‌ی هستی
آجرک الله فی مصیبت جدّک


پرچم سرخی به یاد جدّ تو در باد
زلفِ به خون آشنای حضرت یحیی


گریه‌کنانِ حسین، بوده و هستند
آدم و موسی و مصطفی و مسیحا


از پسِ آن روزِ داغ‌دار، هماره
یکّه سوارِ غروب‌های صحاری


آه نه، آتش گرفته است دلت را
اشک نه، خون است از نگاه تو جاری


صبحِ ظهورت کجاست منتقم حق؟
عصر تو کی می‌رسد؟ که منتظرانیم‌


تشنه‌ی آن دم که لب از آب ببندیم
زخمیِ آن دم که سر به پات فشانیم


هرچه از آن عصرِ داغ‌دار شنیدیم
اشک تو فرموده است و چشم تو دیده


هم سرِ از تن جدا و هم تنِ بی سر
هم رخ خونین و هم گلوی بریده

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *