نجوا با امام عصر عجل الله تعالی فرجه ۴۸

فاطمیه ۱۴۴۶ | آبان ۱۴۰۳| تهران | حسینیه همدانی

فراق تو بر دل، شرر می‌گذارد
شب غصه را بی‌سحر می‌گذارد


اگر تو بیایی ولی من نباشم
چه داغی به روی جگر، می‌گذارد


من آن طفل نامهربانم که سر را
به دامانِ لطف پدر می‌گذارد


کنار تو در روضه‌ها گریه کردن
روی اشک چشم‌هام اثر می‌گذارد


عزادار زهراست، دل غصه‌دارت
شبی سخت را پشت سر می‌گذارد


صدای نفس‌های مردی می‌آید
که دارد به دیوار سر می‌گذارد

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *