نجوا با امام عصر عجل الله تعالی فرجه ۷۸

۱۶ ذی القعده ۱۴۴۶| اردیبهشت ۱۴۰۴ | قم

پر کن دوباره کِیلِ مرا، ایها العزیز
دست من و نگاه شما، ایها العزیز


رو از منِ شکسته مگردان که سالهاست
رو کرده‌ام به سمت شما، ایها العزیز


جان را گرفته‌ام به سرِ دست و آمدم
از کوره‌راه‌های بلا، ایها العزیز


وادی به وادی آمده‌ام، از درت مران
وا کن دری به روی گدا، ایها العزیز


چیزی که از بزرگی‌تان کم نمی‌شود
این کاسه را فَأَوْفِ لَنا، ایها العزیز


خالی‌تر از دو دست من، این چشمِ خالی است
محتاجِ یک نگاه شما، ایها العزیز

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *