سینهی تنگم مجال آه نداردجان به هوای لبست و راه ندارد
گرچه سیه رو شدم، غلام تو هستمخواجه مگر نوکر سیاه ندارد؟
گوشهی چشمی به سوی گوشهنشین کنچون به جز این گوشه، کس پناه ندارد
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه *
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.