نجوا با امام عصر عجل الله تعالی فرجه ۸۹

دست من و عطای تو یا صاحب الزمان
چشم من و سرای تو یا صاحب الزمان

دارایی‌ام، تمام وجودم، طُفیل توست
جانم شود فدای تو یا صاحب الزمان

آیا شود نمیرم و از کعبه بشنوم
با گوش جان، صدای تو یا صاحب الزمان

گویند کهنه پیرهنِ جدّتان حسین
نصب است در سرای تو یا صاحب الزمان

عمری به ماتم و غم سلطان کربلا
خون گشته چشم‌های تو یا صاحب الزمان

ای طلعت الرّشیده‌ی من، ایها العزیز
ای غرّه الحمیده‌ی من، ایها العزیز

خورشید من، سپیده‌ی من، ایها العزیز
ای نور هر دو دیده‌ی من، ایها العزیز

در حیرتم که با دلت این غم چه می‌کند
با چشم‌هات اشک دمادم چه می‌کند

زخمی‌ترین غروب محرم چه می‌کند
یا این دلِ شکسته‌ی ما را صبور کن

یا که به‌خاطر غم زینب ظهور کن!
دیگر به‌خاطر غم زینب ظهور کن!

آقا به‌خاطر غم زینب ظهور کن!
تنها به‌خاطر غم زینب ظهور کن!

اَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلاءَ

اَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّماءِ

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *